خواهرم ملکه زیبایی دبیرستان بود. او نه تنها از برنده شدن در مسابقات زیبایی ، غنائم زیادی کسب کرد ، بلکه او همچنین ملکه بازگشت دبیرستان ما بود. این مسئولیت ویژه ای را به همراه داشت که هر روز صبح قبل از رفتن به مدرسه آرایش کنید.
پدرم خواهر ، برادر و من را به سیزده مایل دورتر و بسیار نزدیک دفتر وی منتقل کرد. "مسئولیت" او در زیبا بودن مقصر بود كه پس از رها كردن ما از مدرسه ، با نیاز به حضور دقیق در محل كار مواجه شود. او برای نظم و انضباط بسیار ارزش قائل بود و مسئولیت های خود را جدی می گرفت. او یک نوجوان بود!
صبح روزها پدرم ، برادر و من در گاراژ ما منتظر ماندند ، در حالی که او "ابتدا" بود ، همانطور که پدرم آن را صدا می زد. او شاخ را بارها و بارها می زد و فایده ای نداشت. من ذکر کردم ، خواهرم نوجوان بود؟ یک روز صبح ، او سرانجام به دلیل عاطفی بودن در کار دیر رسیدن به حد عاطفی خود رسید که فقط به دلیل اینکه "موهایش و آرایش خود را کامل می خواهد" به "نیاز" داشت. بدون او پیاده شدیم. مادرم بعداً او را به مدرسه آورد. او دیگر هرگز دیر نشده بود.Trouwjurken
یک برند مد آهسته که زنان آسیایی را جشن می گیرد
، ,پدرم ,مدرسه ,صبح ,مسئولیت ,عاطفی ,را به ,، برادر ,روز صبح ,به مدرسه ,و من
درباره این سایت